روانشناسی

الگوی افکار منفی

الگوی افکار منفی - دکتر طباطبایی
نوشته شده توسط افشین طباطبایی

امکان دارد روان ما در دوران کودکی از جانب اطرافیان؛ به­ ویژه پدر و مادر، خواسته و ناخواسته مورد آزار و آسیب‌های زیادی قرار گرفته­ باشد که متاسفانه درصد زیادی از خمیرمایه­ شخصیت امروز ما ریشه در آن دارد. بسیاری از مشکلات اجتماعی و ناهنجاری‌های رفتاری افراد ناشی از تخریب‌های ایام کودکی­ است، ولی این ­دلیل نمی­شود که دست روی ­دست بگذاریم. باید به خود بیاییم، الگوی افکار منفی و گذشته را رها کنیم و به­ ­دنبال ساختن آینده باشیم. گذشته هرچه بوده، گذشته است؛ فراموش‌­اش کنیم؛ آثار شوم آن­را پاک کرده و عنان شروعی تازه را به­ دست بگیریم.

هر يك از ما در خلوت ذهن‌مان پيوسته از خود مي­پرسيم:«امروز چه كنم؟ يك سال بعد چه كنم؟ جواب فلاني را چه بدهم؟ فلان وقت چه­ كار بايد مي‌كردم؟ همسرم بايد اين­ طور رفتار كند؟ زندگي نبايد اين­ گونه باشد و…» همه­ تصویرهای ­منفي­ ذهن که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد، باید با تصاویر مثبت جایگزین شوند. این­ را بدانید که ضمیر باطن از بابت­ سرمایه‌گذاری در زمینه شادی، عشق، صداقت، خوبی و مهربانی سود کلانی به ­ما می­دهد که آن آرامش است.

در آرامش هر مشکلی برای ما به­ وجود بیاید، ذهن با همكاري ضمیر ناخودآگاه در فضايی فعال و مثبت برایش، راه­ حل مناسبی پیدا خواهد کرد، ولی اگر در ضمیر ناخودآگاه به واسطه الگوی افکار منفی؛ نفرت، دروغ، ریا، ترديد و … سرمایه‌گذاری ­کنیم، به ­طور مسلم سود حاصله، ترس و اضطراب است و در مواجهه با مشکلات؛ دودلی،  ضعف و سستي در تصمیم­ گیری گریبان­‌مان را می­گیرد.

ضمیر باطن سرشار از طرح­‌ها و نقش‌هایی ا­ست که به ­­صورت تصاویر، خاطرات یا فرآیند­های ­ذهنی در آن ذخيره شده‌­اند و هيچ عامل خارجي نمي­تواند روی­شان تاثیری ­داشته­­ باشد، ولی ­آن­ها، بر رفتار و اعمال ما به­ ­راحتي ­اثر می­گذارند. اگر ­بتوانیم در ضمیر باطن (ناخودآگاه) تصاویر روشن، اندیشه­‌های ­مثبت و رویاهای دل‌انگیز جا بدهیم، در شرایط ضروری، به­ کار آمده و مشکل‌­گشا و راهبر خواهند بود.

وقتی در حالت رواني خوبی هستیم، زندگی هم به ­نظرمان خوب می‌آید؛ چشم ­اندازمان به آینده مثبت است و کارها آسان پيش مي­روند، ولی در شرایط بد و نامناسب (الگوی افکار منفی)، همه چیز به نظرمان کدر، زشت و سیاه جلوه می­کند؛ اوضاع برای­مان غیرقابل تحمل و سخت خواهد بود؛ آینده را ياس ­آور می‌بینیم، و تعابیر را غلط می‌­پنداریم.

نکته­ کلیدی این­ است­ که هیچوقت فکر نمی­کنیم حالات رواني­­ ما در تکاپوست؛ فقط به خاطر الگوی افکار منفی تصور می­کنیم که زندگی­مان تخریب شده و رو به نابودی ا­ست؛ درحالی­که این خیال باطل در نتیجه­ فشارهای مختلف ناشی از ضمیر باطن، الگوی افکار منفی یا رويدادي موقتي به ­وجود آمده است. ممکن است شخصی، ابتدای روز، به شغل و خانواده‌­اش علاقمند باشد، ولی همین فرد آخر روز اگر حال رو­اني‌اش بد شود، فکر می­کند که­ چه آدم بدبخت و­ بی­چاره­‌ای­ است؛ چه شغل به درد نخور و چه زندگی تاسف‌ ­باری دارد.

چنین تضادهایی شاید مسخره به ­نظر برسد، ولی همه دچار این­ گونه سردرگمی‌ها می­شویم. تغییرات بالا و پایینی به سراغ­مان می‌­آید؛ نوسانات عصبي ما را افسرده می­کند. وقتی سرشار از زندگی هستیم هرچيزي را خوب می­‌بینیم، ولی هنگامی‌كه افت می‌کنیم، ظرفیت مثبت­‌نگری خود را از دست می­دهیم و یک­سره منفی می­شویم.

هر اندازه بذر آلوده در كشتزار ذهن بكاريم، به خاطر الگوی افکار منفی آن­ها مثل علف‌هاي هرز رشد می­کنند که باید هرچه زودتر جلوی­شان را گرفت. ذهن بستر مساعدی ا­ست برای رشد هرچه در آن کاشته مي­شود. واكنشي­ كه ­بيش­تر اوقات به­ اتفاقات نشان مي‌دهيم به واسطه الگوی افکار منفی، منفي ا­ست. بازتاب‌هاي منفي الگوی افکار منفی ما ریشه در زيرساخت‌هاي روان‌مان دارد. اگر در هر رويدادي قضاو‌ت‌هاي منفي برخاسته از الگوی افکار منفی را كنار بگذاريم، گامي برای رسيدن به دروازه‌هاي بي‌كران آرامش برداشته‌­ايم.

براي اين ­منظور بايد توهم و نگرش‌هاي كهنه را دور ريخت و به رخدادها و پیشامدها به شکل ديگري نگاه كرد. طرز تلقي و احساس ما از هر واقعه و رويدادي كه با آن روبه‌رو مي‌شويم، در ذهن­مان قرار دارد و اين افكار دروني ما هستند كه به بيرون منتقل مي‌شوند. نفس، دريافت‌هاي حواس را مي‌گيرد و از صافي خاطرات و تجارب گذشته، قضاوت‌هاي سرزنش‌آميز و احساس­ گناه (گناه به ­عنوان يك عنصر منفي رواني، نه­ يك خطاي اجتماعي) عبور مي‌دهد، که البته همه­ این‌ها از خود­آگاه­ ذهن مخفي مي‌ماند، سپس هر‌چه از صافي نفس‌ بيرون مي‌آيد را به ديگران انعكاس مي‌دهيم. اين‌ها توهمي را مي‌آفرينند كه فكر مي­كنيم علت ناراحتي‌هاي­مان عاملي در دنياي بيرون است و بر اين اساس با ديگران جدال مي‌كنيم و اين حقيقت را ناديده مي‌گيريم كه ستيز واقعي با افكار ناسازگار درون ذهن است و نفس خودمان مثل آشوبگري بزرگ، استادانه، همه­ اين حقايق را از چشم ما پنهان مي‌كند. هنگامي­ كه الگوی افکار منفی در ذهن رديف مي­شوند، حركتی دايره‌­اي شكل را آغاز مي­كنند كه هم­چون گردابي انسان را به ­درون خود مي­كشاند.

تجربیات منفی، توقعات منفی را تغذیه می­کند که خود موجب جذب تجارب منفی تازه‌­ای می­گردد. به بیانی روشن­تر بیش­تر کسانی که در الگوی افکار منفی وارد می­شوند هرگز در کل  زندگی­شان نمی­توانند از آن فرار ­کنند، حتا اگر در مقابل افکار منفی‌شان توبیخ و سرزنش شوند، ولی بازهم به­ طور ناخودآگاه به جذب و تولید افکار منفی ادامه می­دهند مگر این­که الگوی افکار منفی را تغییر دهند.

اگر به خاطر الگوی افکار منفی خود را سرزنش کنیم، در حقیقت به جای شکستن این الگو به سادگی آن را تقویت خواهیم کرد. اغلب افرادی که در این دام گرفتار می­شوند تا وقتی که آگاهی­شان ارتقاء نیابد در این دام اسیر می­مانند، ادامه جنگ با الگوی افکار منفی تا وقتی که آن را جزئی از شخصیت‌شان بدانند جنگی بدون پیروزی است. در نتیجه، بهترین راه­ حل، توقف مبارزه و رها کردن افکار است. به جای مقاومت در برابر الگوی افکار منفی، حضور این افکار را بپذیرید، این نکته حقیقتاً باعث اثرگذاری در افزایش سطح آگاهی می­شود. شما در واقع می­توانید، یاد بگیرید که افکار منفی را شکار کرده و بر آنها غلبه کنید. می­توانید به افکارمنفی اجازه دهید که در ذهن­تان بمانند، اما نباید در کلام و رفتارتان جاری شوند، زیرا افکارمنفی فقط در ذهن (الگوی افکار منفی) جاری است، با آن­ها از دید یک مشاهده‌گر برخورد کنید.

دلیل دیگری که در الگوی افکار منفی گرفتار شده‌­اید این است که در مراحلی از زندگی، خودتان آن­ها را انتخاب کرده‌اید، پذیرفتن مسوولیت را بد می­دانید. پس افکارتان را بر علیه خودتان استفاده می­کنید تا از مسوولیت فرار نمایید و لذا در الگوی افکار منفی می‌مانید. راه حل واقعی برای خلاصی از «شکایت کردن مداوم» (افکارمنفی)، قبول مسوولیت برای تغییر دادن الگوی افکار منفی است.

تغيير الگوي نگرش (الگوی افکار منفی) مي‌تواند موجب تصحيح ادراك و تصور اشتباه ما شود. شايد با ارزش‌ترين موهبت انسان، آزادي فکر و اندیشه باشد، اما چه­ كنيم كه قدرت اختيار خود را براي انتخاب افكارمثبت به ­كار گيريم؟ وقتي بتوانيم افكارمثبت و تصاوير ذهني سالم را از الگوی افکار منفی انتخاب كنيم، همه­ توهماتي كه موجب ياس، نااميدي، سرخوردگي و دلسردي­ است را از خود دور خواهيم كرد. بايد افكار آميخته به ترس، منفي‌گرايي و احساس­ گناه را (یعنی الگوی افکار منفی) كنار بگذاريم و با تغيير قالب‌هاي ذهنی کهنه و الگوی افکار منفی؛ به شادي، تسلی­ خاطر و امنيت رواني دست ­يابيم.

درباره نویسنده

افشین طباطبایی

افشین محمدباقر طباطبایی. نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی - روانشناختی - مشکلات جوانان. مربی مثبت‌اندیشی. شعار او این است: رهبر ارکستر زندگی خود باشید

دیدگاهتان را بنویسید